امروزه دو واژه را زیاد شنیده و میشنویم شهر و زیباسازی. تعریف شهر چیست؟ چه تصویری از آینده شهرمان داریم و یا میخواهیم داشته باشیم؟ مکانی که عدهای کنار هم زندگی می کنند؟ خیابانهائی برای گذشتن مرور و مرور؟ میادینی برای دور زدن؟ یا برای نصب داربست؟
نمیتوانیم قبل از برداشتی علمی و شفاف از زیباسازی به سراغ زیرمجموعههای آن برویم. آنچه فرآیند زیباسازی را در کلانشهرهای ایران دچار مشکلات اساسی کرده است، برداشتهای شخصی، غلط و کاملاً منطقهای از این واژههای به ظاهر ساده است، بالاخره روزی باید مدیران شهری به تعریفی یگانه و کارشناسانه از این لغت برسند که در طول تحویل و تحولات مدیران دچار تغییر نشود.در ادامه با وبلاگ مبلمان شهری همراه باشید تا به تاثیر المان های شهری در حوزه فرهنگ بپردازییم.
اما براستی رنگآمیزی جوی و جدول و نظافت در و دیوار و یا نصب چند المان شهری و یا بهسازی بلوارها، ارمل اجزای زیباسازی شهریاند؟ مسلماً خیر.
چرا درهنگام مسافرتهای خارجی به عنوان یک انسان از حرکت در مدینه ها لذت میبریم؟ چرا همه چیز همانگونه است که باید باشد؟ تفاوتی نمیکند از کجای این کره خاکی آمدهایم، چرا که نیازها از قبل پیشبینی شدهاند، چرا نمیتوانیم با موفقیت آن اقدامات را کپیسازی کنیم؟ برخی از صاحبنظران تفاوت فاحش فرهنگی را علت این امر میدانند، اما موضوع صرفاً این نیست.
کیفیت محیط شهری فراغت و اضطراب اصلی مدیران کامل کلانشهرها و هدف شهرداریهاست و برنامه فرهنگسازی توسط شهر و بر روی شهروندان انجام می شود. در اروپا سرزمین ها صدگان سال است که فرهنگسازند.
فرقی نمیکند چیرگی و تجربهمان چیست، آنچه بسیار مشاهده میشود، این است که همه به خود حق میدهیم که راجع مسائل هنری و زیباسازی اظهار نظر کنیم و این نظر را تحمیل نمائیم و فراموش مینماییم که زیباسازی نیز همانند سایر امور نیاز به کاردانی دارد، اما در بعد طبیعت احداث و ساز یک پل و یا آزادراه و هزاران بعد طبیعت دیگر به خود این اجازه را نمیدهیم. ما حق نداریم سلیقه شخصیمان را به مردم شهر تحمیل کنیم، همانگونه که اجازه نمیدهیم مردم شهر در داخل خانه، عقیدهشان را به ما تحمیل نمایند.
اصلیترین برنامه شهرداریها در شهرهای روبه رشد و یا مترقی ارتقاء مداوم کیفیت محیط و سیما و تماشاگه شهر است اما در کلانشهرهای ما، زیباسازی مقولهای فرعی است که شوربختانه به آن نگاه سیاسی نیز میشود.
شهرها در تمدن جدید محل تعامل شهر و مقیم اهل هستند. مطالعه دقیق و برداشت مناسب در بحث کیفیت محیط شهری این اجازه را به ما میدهد تا دریابیم قراء بی همسر محل تردد و مرور نیستند، بلکه محیطهایی هستند که باید با ساکنانش ارتباطی دوجانبه برقرار نمایند و در این تعامل دوسویه است که معنای باشنده اجرا مییابد. استفاده از مخزن و سطل زباله با طرح های مختلف خود نیز می تواند تاثیر بسیار خوبی را بر روی محیط داشته باشد. پروژههای زیباسازی میبایست در جهت وسع ثروت این پیوند حرکت کنند. این یک قانون جهانی است. اما امروزه رفتارهای فرهنگی هر ناحیه در تعیین خط مشی این برکشی تأثیرگذارند.
سالیان سال است از طرح شعارهای «شهرما، خانه ما» و «شهرداری در خدمت مردم» و شعارهایی از این دست میگذرد، اما کمتر شهروندانی بااخلاص احساس میکنند که شهرشان خانهشان است و شهرداری در خدمت آنها، با صرف هزینههای اطلاعرسانی بالا و احداث فیلمها و انیمیشنهای مختلف در سالهای گذشته، تازه موفق شدهایم بخشی از مردم را راضی کنیم تا رأس ساعت مقرر زبالههایشان را بیرون منزل بگذارند. هنوز مردم هنگامی که وجهی را به شهرداری پرداخت میکنند، نه اعتمادی به این سیستم دارند و نه آن را موجه میدانند و ما درک نکردهایم که تمامی این رفتارها در محیطهای شهری ناشی از عدم تماس مناسب شهر و باشنده است، نه فرهنگ غلط مردم.
شهر از دید کارشناسان و صاحبان تئوری شهرسازی در دنیا معانی متفاوتی دارد و از میانه قرن بیستم در آزگار دنیا این معانی به هم نزدیک شدهاند. ولایات محل تعامل شهروندانیست که در آن زندگی میکنند، نه خیابانهائی برای عبور و مرور. مداین نوشته ها پیامدها هنری بزرگی هستند که آفرینندگانی به اندازه جمعیتشان دارند. هدف زندگی شهرنشینی امروزه زندگی کلونیوار آدمها در کنار هم و به شیوه هزاران سال قبل نیست. هدف مطلوب شهرهای امروز ایجاد محیطی خلاق و پرورنده برای مردمی است که در آن زندگی میکنند. شهرهای امروز افزون بر رفع نیازهای فیزیکی پاسخی برای نیازهای روانی، روحی و فرهنگی ساکنانشان دارند و تنها در این روی است که شهر تجلی رفتار اجتماعی ساکنینش است و میتوان آن را به نظم در آورد و کنترل نمود. در غیر این جلد غشا چهره اگر بدیهیترین اصول مدیریت شهری در شهرها رعایت نشود و خرد جمعی نادیده موهوم شود، نظمی که باید در آن به چشم نمیخورد و به مرور به شهری تبدیل میشود که وابستگی میان شهر و شهروندانش را از دست میدهد. اینگونه شهرها، برای کنترل، رشد و بسط اجتماعی و... نیاز به هزینههای فراوانی دارند که مسئولیت تأمین آن مستقیماً بر عهده مردم و بر دوش مدیران آن است.
با گذشت آن و ادامه چنین رفتاری، شهروندان نسبت به پیامهای اجتماعی واکنشی نشان نمیدهند و خیابانهای شهر از رفتوآمد خانوادهها و گذر ردشدن و مرور واقعی شهرنشینی خالی میشود. مردم هنگامی به خیابان میآیند که میخواهند از نقطهای به نقطه دیگر بروند و یا نیازی فیزیکی را معدوم نمایند. چنین محیطی پرداخته بروز هرگونه آشفتگی و ناهنجاریست.
امروزه باید بپذیریم که شهر، محل زندگی مجموعهای از انسانها با نیازها و سلائق مختلف است، یک خانه بزرگ که هیچکس حق ندارد سلیقه شخصی و یا سازمانیش را بر آن حاکم نماید. عزب در چنین حالتی است که میتوان زمینه مشارکت همگانی را در کلیه فعالیتهای منطقهای و ملی فراهم آورد. اکنون وقت آن فرا رسیده که ما نیز به عنوان ساکنان و یا مدیران این کلانشهر، با نگاهی جدید به شهر آغازگر راهی باشیم برای رسیدن به شهری خلاق، پرورنده، نامهیا ساخته و زیبا. شهری با رونق اقتصادی و فرهنگی که ساکنان و مسافرانش از حضور در آن احساس لذت ببرند و از هر فرصتی برای بستگی با شهر استفاده کنند.
باید بپذیریم که شهر خوب، لزوماً شهری بزرگ نیست، شهری با مسافران زیاد نیست، شهر خوب، شهری با پروژههای بزرگ و ساز و کارهای سنگین نیست، شهر خوب، شهری با جمعیت زیاد، ماشینهای آخرین مدل و بازارهای رنگین هم نیست. شهر خوب، شهری است که خوب میبیند، خوب میشنود، هیچکس را از یاد نمیبرد و جای کسی در آن خالی نیست.
شهرداری در بزرگترین وظیفهاش میبایست با هدایت و برقراری این نظم با تکیه بر نیرو و اندیشه کارشناسان و متخصصان خود، پایههای چنین محیطی را بنا نهد که در دور جدید مدیریت شهری نیز به این مهم همت گمارده است. در آخر باید گفت که استفاده از پروژکتورLED یکی از وسایلی است که می تواند باعث تحول در نحوه شهرها شود.
- ۹۶/۰۷/۱۰